شهید حسینعلی قجه ای

شناسه

نام: حسینعلی
نام خانوادگی: قجه ای (قجه ریزی)
نام پدر: جواد
نام مادر: فاطمه
تاریخ تولد: ۱۳۳۷/۶/۱۴
محل تولد: اصفهان – زرین شهر
سن: ۲۴ سال
تحصیلات:
وضعیت تاهل:
مسئولیت: فرمانده گردان سلمان – فرمانده عملیات تیپ محمدرسول الله(ص)
تاریخ شهادت: ۱۳۶۱/۲/۱۶
محل شهادت: جاده اهواز-خرمشهر
نحوه شهادت: دفاع مقدس
مزار: زرین شهر لنجان

زندگینامه

شهید حسینعلی قجه ریزی (قجه ای) در چهاردهم شهریورماه سال ۱۳۳۷ در شهرستان زرین شهر استان اصفهان متولد شد. چون در روز عاشورا به دنیا آمد، اسم او را حسین گذاشتند. دوره ابتدایی را از سال ۱۳۴۳ تا ۱۳۴۸ در مدرسه حاج آقا شریعت و دوره راهنمایی را از سال ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۱ در مدرسه حافظ در شهرستان زرین شهر به پایان برد.

به علت علاقه فراوانی که به کشتی داشت وارد این رشته شد و توانست مقام اول را در وزن ۴۸ کیلوگرم به دست آورد. دو بار قهرمان کشور شد. او در این رشته چند مدال طلا کسب نمود.

در تابستان مثل یک کارگر ساده به کارهای کشاورزی مشغول می شد و هیچ درخواستی در مورد خرج و مخارج خود از پدر نمی کرد.

اخلاق و رفتارش به گونه ای بود که همه جذب او می شدند و سابقه نداشت که کسی از او کدورتی به دل داشته باشد. پر جنب و جوش و فعال بود. اجتماعی بودنش سبب می شد که اگر اختلافی در فامیل پیش می آمد، به نزد آنها می رفت و مشکل آنها را حل می نمود.

در همان نوجوانی مبارزه سیاسی خود را نیز علیه رژیم پهلوی آغاز نمود و روز به روز فعالیت خود را بیشتر کرد. او حتی در مبارزه اش گاهی اوقات یک هفته به خانه نمی آمد. وقتی که اعلامیه ها و بیانیه های امام از پاریس می رسید، آن ها را بسته بندی می کرد و مخصوصاً به سربازها می داد تا در سربازخانه ها منتشر نمایند. سربازان را در امر فرار از سربازخانه تشویق می نمود. برای آنها لباس و وسایل شخصی مهیا می کرد و امکانات ترک سربازخانه را برای آنها فراهم می نمود.

بعد از پیروزی انقلاب، با شروع جنگ، عازم جبهه شد و به عنوان فرمانده خدمت کرد. او در جبهه ۲ بار مجروح شد و سرانجام در اردیبهشت ۱۳۶۱ در ایستگاه حسینیه خرمشهر به درجه رفیع شهادت نایل شد.

وصیتنامه

بسم الله الرحمن الرحیم

یا ایها الذین امنوا مالکم از اقبل لکم انفزوا فی سبیل الله انا قلتم الی الارض ارضیتم بالحیات الدنیا من الاخره.

ای افراد با ایمان شما را چه شده که وقتی به شما گفته شود در راه خدا برای مبارزه با دشمنان حق و عدالت حرکت کنید به زمین سنگینی می کنید. آیا حیات دنیا را برحیات جاوید ترجیح می دهید بدانید که لذات دنیا در برابر خوشی های آخرت اندکی بیش نیست.

با درود وسلام فراوان به کلیه شهدای صدر اسلام تا کنون و درود بر امام امت خمینی بت شکن و یاران ایثارگر او.

از اینکه متعهد شدم در جنگ شرکت کنم یک وظیفه دینی خود دانستم و به الله همیشه قلبم برایش می تپد؛ چون بیشتر در معرض آزمایش قرار می گرفتم سعی می کردم تا اندازه ی رشدم کمبودهایم را برطرف کنم؛ ولی به این فکر بودم که نکند خالص نشوم و در جنگ از بین بروم. از دنیای ظاهری تا اینکه مرتبه اول و دوم گذشت تا اینکه برای مرتبه سوم به فکر این افتادم که حتما بسیار گناهکارم که از فیض شهادت محروم مانده ام، سعی کردم خالصانه تر و استوارتر شروع کنم تا شاید خداوند نظر عنایتی بکنند و مرا از نعمت بزرگش سیراب کند الحمدالله.

برادارن وخواهران شهید پرور ایران اسلامی واقعاً جای بسی معجره است این جنگ نصیمان شد و خواهد شد. و شروع جنگ با چه زمینه آماده و سازنده ای شروع شد.

ان الله بامرکم ان تودالامانات الی اهلها . خداوند به شما امر می کند که امانتها را به صاحبان آن بسپارید.

ای خمینی عزیز مطمئن باش که به آیه قرآن وفادار خواهیم ماند و همیشه از حرکت در خط پیامبر گونه ات تا ظهور حضرت مهدی ضعف از خود نشان نخواهیم داد.

خدایا ما  ابزار و وسیله ای بیش نیستم. توئی که مرا هدایت و از خطرات عقیدتی به دور می داری.

ازتمامی خانواده، اقوام و دوستان و همشهریان و کلیه مسلمانان درخواست عاجزانه دارم که از خط رهبریت امام امت پیروی کنند تا سرعت و ضربات مشت بر دهان ابر قدرتها بیشتر شود و برای اینکه جوانان متعهد و شجاع بار آیند، آنها را از مرگ نترسانید که زیر بار ذلت زندگی کنند؛ ولی از ترس مرگ خروش نکنند.

قربانی شدن در راه تحقق اسلام و انقلاب اسلامی آرزوی ماست و بگذارید ما فدا شویم؛ اما نگذارید که جمهوری اسلامی بیش از این دستخوش حملات مخالفان شود.

خدایا تو را به خون کلیه شهیدانی که به دست شیاطین به شهادت رسیدند و هر کدام همچون دانه گندم که در زمین، مرگ به خود قبول می کند و تعداد بیشتری دانه به وجود می آورد، همچون تمامی شهیدان که بعد از شهید شدن سیل خروش حرکت می کند تا در این دانشگاه بزرگ انتخابی، خود را در معرض آزمایش قرار دهند، اسلام را در تمامی کشور یپروز گردان.

سعی کنید حتی المقدور در این جنگ که از ساعت ها و زمان های کمیاب روزگار است، شرکت کنید . آب دریا را اگر نتوان کشید، هم به قدر تشنگی باید چشید.

ولی درد دلی با برادران پاسدار! شما را قسم به آنچه برایش ایثارگری می کنید، کاری کنید که سخنان امام با شما تطبیق کند و دردناک نشود؛ چون خیلی شما از جان گذشتگان را دوست دارد.

جملات امام به پاسداران: شما جندالله اید، شما دست خدائید، شما سربازان امام زمان هستید، معنی جملات و برداشت آن یعنی اگر اینها که گفته شد نیستید، سعی کنید چنین باشید، تا بتوانید به اسلام خدمت کنید.

در آخر تشکر از کمک بی دریغ ملت مسلمان به جبهه ها که نیروها را در جبهه واقعاً شرمنده می کنند.

ازتمامی آشنایان می خواهم که اگر از طرف من حقیر برخورد خلاف اسلامی بوده است، از عدم آگاهی بوده، ببخشید. همگی برای پیروزی و گسترش اسلام و طول عمر امام در دل شب ها و وقت نمازها دعا کنید.

تصاویر

برچسب

سایر مطالب

پیمایش به بالا