شناسه
نام: منصور (عبدالحسین)
نام خانوادگی: طهماسبی چانلو
نام پدر: ابراهیم
نام مادر:
تاریخ تولد: ۱۳۴۴/۵/۲۲
محل تولد: تهران
سن: ۱۸ سال
تحصیلات: دیپلم، طلبه
وضعیت تاهل: مجرد
مسئولیت:
تاریخ شهادت: ۱۳۶۲/۱۲/۱۶
محل شهادت: جزیره مجنون
نحوۀ شهادت:
مزار: بهشت زهرای تهران ( قطعه ۲۷، ردیف ۱۸، شماره ۱۴)
زندگینامه
شهید منصور طهماسبی چانلو پس از چندین سال که پدر و مادرش، در حسرت داشتن فرزند بودند، با نذری برای امام حسین(ع) در ۲۲ مرداد سال ۱۳۴۴ قدم به دنیا گذاشت.
منصور دوران ابتدایی را در مدرسه شیخ جواد خراسانی آغاز و دوران راهنمایی و دبیرستان را با موفقیت سپری کرد، در سال آخر دبیرستان همزمان وارد حوزه علمیه حاج آقا مجتهدی تهرانی شد و پس از اخذ دیپلم به عنوان معلم قرآن در مدرسه بیتالمقدسه منطقه ۱۴ شروع به تدریس کرد.
منصور به دلیل عشق و ارادت فراوان به امام حسین(ع) به محض ورود به حوزه علمیه، نام خود را از منصور به عبدالحسین تغییر داد.
از کودکی با قرآن مأنوس بود و بزرگتر شد، خود به تدریس قرآن در محله پرداخت. مدتی قبل از اعزام به جبهه نیز حفظ قرآن را شروع کرد و تا پیش از نخستین اعزام به جبهه توانست پنج جزء از قرآن را حفظ کند.
وی در حالی که طلبهای ۱۶ ساله بود با رضایت قلبی پدر، از سال ۱۳۶۰ به صورت داوطلبانه وارد جبهههای جنگ شد و در عملیاتهای والفجر و خیبر شرکت کرد.
در مدت حضورش در جبهه، با دوستان طلبهاش تصمیم میگیرند برای اینکه پس از شهادت به راحتی قابل شناسایی باشند، رمزهایی روی پوتینها حک کنند، که پس از شهادت در جزیره مجنون، در سال ۱۳۶۲ یکی از پاهای شهید از روی رمزی که بر روی پوتین گذاشته بود، شناسایی شده و بعد از شش ماه به واسطه اطلاعیه روزنامه مبنی بر اینکه قسمتهایی از بدن بعضی از شهیدان پیدا شده است، پای دیگر این شهید با همان علائم در قسمت پوتین شناسایی میشود.
شهید منصور (عبدالحسین) طهماسبی شانزدهم اسفند ۱۳۶۲، در جزیره مجنون به درجه رفیع شهادت رسید و مزار او در بهشت زهرای تهران قـطعـه ۲۷، ردیـف ۱۸، شـماره ۱۴ قرار دارد.
وصیتنامه
بسم الله الرحمن الرحیم
عشق حسین دیوانه کرده است مرا
سلام و درود خدمت آقا امام زمان(عج) و نایب بر حقش امام خمینی(ره) و سلام به شهیدان اسلام از صدر اسلام تا به حال! به خصوص شهدا کربلا! سلام بر شما خانواده عزیزم.
خدا را سپاس میگویم که به من توفیق عنایت کرد در بین این همه دستجات مذهبی مرا عزادار حسین(ع) و در بین این همه خانواده، مرا در خانواده مسلمان پرورش داد و بین ۷۳ فرقه مسلمان، مرا شیعه قرار داد و مرا در بین این همه عاشقهای گوناگون معشوق خدا گونه عنایت کرد یعنی مرا عاشق امام حسین(ع) قرار داد.
گشتم در جهان و آخر کار دلبری بر گزیدهام که مپرس
آنچنان در هوای خاک و رودش میرود آب دیدهام که مپرس
و شکر و سپاس بی پایان خدای را که مرا در بین این همه کشورها در ایران جای داد و در بین این همه رهبرها رهبری چون خمینی بتشکن برای ما فرستاد.
خداوندا! من چگونه این همه نعمتهای تو را با این زبان قاصر، شکر و سپاس کنم فقط کوچکترین کاری که میتوانم انجام دهم این است که، گوش به فرمان تو باشم و جانم را فدای آنها کنم.
پدر و مادر عزیزم، خواهر و برادر گرامیام و دوستان و آشنایان، همه شما را دوست دارم و خدا را و مولا را بیشتر دوست دارم و برای آزادی مرقد مولا امام حسین(ع) به جبهه رفتم .
پدر و مادر عزیزم و سایر دوستانم شما میتوانید درس بخوانید و تقوا کسب کنید که هم بهترین توشه برای آخرت است و هم در این جهان و تقوا حاصل نمیشود، مگر به دوستی با اهلبیت(ع).
از شهادت من شاد باشید، چون شادی ما وقتی است که به کمال برسیم و شهادت، کمال انسان است پس دلیلی برای اندوه ندارید. من هم از شادی شما شاد خواهم بود و هم از شهادت خود. به تمام دوستانم سلام مرا برسانید، امیدوارم همه آنها مرا حلال کنند و از من ناراحت نباشند.
دوستان عزیزم برای من دعا کنید و در تشییع جنازهام خود را در رنج نیندازید. شما تا میتوانید عمل کنید و عاشق اهلبیت(ع) شوید چون هرفردی که به مقامی از عرفان رسید، بیشتر عاشق و سوخته آنها شد، سخنان من این است که تا میتوانید تقوا و علم را با هم پیشه کنید و در دنیا چون مسافر زندگی کنید.
توسل خود را به حضرت رسول و آل او بیشتر و بیشتر کنید که هر چه هست، شما میتوانید از این خانه بگیرید که منشأ فیوضات و رحمت للعالمین هستند.
راهی که بشر را به خداوند رساند عشق است/ در این فاصله پلساز حسین(ع) است
اگر جنازهام نیامد یا ماند یا گم شد به یاد حسین(ع) گریه کنید و اگر خواستید بر سر قبری بروید، بر سر قبر شهدای گمنام بروید.
اِنَّ اللّهَ اشتَری مِنَ المُؤمِنینَ اَنفُسَهُم وَ اَموالَهُم بِاَنَّ لَهُمُ الجَنَّهَ یُقاتِلونَ فی سَبیلِ
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته