شهید مرتضی زارع

شناسه

نام: مرتضی
نام خانوادگی: زارع
نام پدر: حبیب الله
نام مادر: صغری
تاریخ تولد: ۱۳۳۷/۵/۱
محل تولد: تهران
تحصیلات:
وضعیت تاهل:
تاریخ شهادت:۱۳۶۲/۵/۱۲
محل شهادت: حاج عمران
عملیات:
مسئولیت:
مزار:

زندگینامه

شهید مرتضی زارع در اولین روز از دومین ماه تابستان ۱۳۳۷ در تهران چشم به جهان گشود. پدرش حبیب الله در شرکت واحد مشغول به کار بود.

مرتضی تا پایان سوم راهنمایی درس خواند. علاقه زیادی به نقاشی داشت.

فعالیت های انقلابی اش را با توزیع اعلامیه و رساله های امام خمینی در شهرستانها آغاز کرد. توسط ساواک شناسایی و دستگیر شد ولی پس از آزادی فعالیت خود را مصمم تر ادامه داد. در راهپیمایی ها و تظاهرات علیه رژیم نیز حضور فعال داشت. وی در کمیته استقبال برای حفاظت از جان امام شرکت کرد. در سال ۱۳۵۸ به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و به سرعت برای مقابله با ضدانقلاب همراه گردان ۲ سپاه به پاوه اعزام شد. در مدت حضورش در استان کردستان در شهرهای نقده سنندج، باینگان جنگید.

پس از شروع جنگ تحمیلی، مرتضی راهی جبهه های جنگ جنوب شد. در سال ۱۳۶۰ ازدواج کرد و زندگی ساده ای را شروع کرد و در سال ۱۳۶۲ صاحب یک دختر شد.

 مرتضی زارع در عملیات فتح المبین و بیت المقدس با مسئولیت فرمانده گردان بلال رشادتهای بزرگی از خود نشان داد. پس از عملیات بیت المقدس به همراه شهیدان محمد ابراهیم همت جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان عازم لبنان شد. در آن جا مسئول آموزش نیروهای لبنانی بود. پس از بازگشت از لبنان مسئولیت اطلاعات و عملیات لشکر ۲۷ محمد رسول الله ﷺ را بر عهده گرفت. با تشکیل تیپ ۱۰ سیدالشهدا به فرماندهی شهید علی موحد دانش به این تیپ آمده و به سمت فرمانده گردان حضرت قاسم انتخاب شد. این گردان در عملیاتهای مهمی هم چون عملیات والفجر مقدماتی والفجر ۱ و ۲ شرکت کرد.

گردان مرتضی زارع به گردان لوطی ها معروف بود. هر یک از فرماندهان گردانها که به دلایلی نیروهایشان را رد می کردند، آنها را به این گردان می فرستادند. علی رغم شیطنتهای رزمندگان این گردان یکی از بهترین گردانهای خط شکن بودند.

سرانجام مرتضی زارع در روز دوازدهم مرداد ۱۳۶۲، با سمت فرمانده گردان در حاج عمران عراق بر اثر اصابت گلوله شهید شد.

وصیتنامه

بسم اله الرحمن الرحیم

ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفا کانهم بنیان مرصوص

ما زنده به آنیم که آرا م نگیریم

موجیم که آسودگی ماعدم ماست

اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمد رسول الله و اشهد ان علی ولی الله. شهادت میدهم به وحدانیت ایزد یکتا و بی همتا، پاسدار حرمت خون شهیدان و درهه کوبنده مستکبران و شهادت میدهم بر حقانیت محمد رسول و فرستاده اش حضرت خاتم محمدابن عبد الـله (ص) شهادت میدهم به امام علی تا مهدی صاحب الزمان (عج) و نایب بر حقش رهبر کبیر انقلاب امیر مستضعفان جهان، امام خمینی.

برادر و خواهر همیشه بیدادگر من خود را لایق این نمی دانم که برای شما راهنمایی باشم، اما میخواهم در آخرین لحظات زندگی ام وصیتی را با شما درمیان بگذارم که همانا پیام خون شهیدان است.

ای امت بیدار و ای عاشقان جان بر کف، بیائید بخون تمام شهیدان از هابیل گرفته تا احد و از احد تا کربلاهای صدر اسلام گرفته تا کربلای امام حسین(ع) و تا کنون کربلای دفتر حزب جمهور و از کربلای حزب تا کربلاهای خوزستان و غرب کشور و شهیدان گمنام قسم یاد کنید این نایب بر حق امام زمان(عج) امام خمینی را تنها نگذاریم و تا آخرین قطره خون خویش درخت پر بار اسلام را آبیاری کنیم. وحدت را بین خودتان حفظ کنید و از تفرقه و نفاق دوری کنید اگر مسلمانان جهان متحد شوند جنایتکارانی همچون صهیونیسم و امریکا و شوروی به خود اجازه نمی دهند که برای فرونشاندن آتش خشم و برای ارضاء شهوتشان ممالک اسلامی را مورد تاخت و تاز خود قرار دهند و زن و فرزند مسلمانان را اسیر و قتل و عام و یا زنده به گور کنند. اگر مسلمانان با هم متحد شوند و به قانون قرآن عمل کنند خائنانی همچون صدام و شاه حسین و شاه حسن و امثال این خائنان هرگز بمب به سر آنان نریزند.

اگر وحدت بین مسلمین باشد این تفاله های باقیمانده رژیم شاه، این نوکران امریکا، هرگز به خود اجازه نمی دهند که گوهرهایی همچون بهشتی و رجائی و باهنر و بزرگانی همچون ائمه جمعه و دیگر یاران باوفای امام و پاسداران مخلص را از ما بگیرند. تا زمانی که ما پیرو خط ولایت فقیه باشیم، لیبرال هایی همچون بنی صدر نمی توانستند مدعی این باشند که یازد میلیون رای آورده اند. اینها نفهمیدند که انقلاب ایران حاصل خون شهیدان است. اینها همانطور که خودشان میگفتند خیال می کردند ایران کودتا شد. همانطور که میدانید اگر خون امام حسین(ع) ریخته نمی شد یزید رسوا نمی شد و اگرخون بهشتی مظلوم و رجائی و باهنر و هفتاد و دو تن دیگر یاران باوفای امام ریخته نمی شد، این عاملان فساد و این نوکران امریکا بنی صدر و رجوی و قطب زاده و شریعتمداری و امثال اینها رسوا نمی شدند.

هم اکنون ضروری بنظر میرسد که جلوه ای از رویارویی فقهای بیدار شیعه و حافظان این مکتب قیام خون با استکبار جهانی طی قرون اخیر میباشد بنویسم. این مقطع از تاریخ کشورمان نیز نشانگر این واقعیت است که اگر حضور همیشگی روحانیت بیدارگر در صحنه های اجتماعی سیاسی این کشور نبود بی تردید فضیلت ها مرده بود و شعله های حماسه فروخفته بود…

دنیا سرایی است که در آن جلب خوشی نباید کرد. دنیا خود را با زیورهای فریبنده آراسته می کند و مردم را می فریبد.

زمانیکه زمان به سر میرسد، از چنین دنیائی امید خیر جز اندوختن توشه تقوا نیست.

چیزهایی که بنظر میرسید با شما گفتم ….. شما راه سعادت و شهادت در راه خدا را بروید چراکه ما همگان بسوی او می رویم.

والسلام

بتاریخ ۶۱٫۱۰٫۲۸

امضاء : مرتضی زارع

آری امروزه بر مسلمین وظیفه است که با ملحدان و کافران بستیزند و کشورهای اسلامی را از وجود منفورشان پاک گردانند و صدای منحوس یا طنین شرق و غرب را در گلویشان خفه کنند. به امید آن روز که با رهبرمان امام خمینی پرچم لا اله الا الله را بر فراز تمامی کاخهای ظلم و ستم به اهتزاز در آوریم و عدالت بین تمام مسلمین برقرار شود ان شاءالله

تصاویر

برچسب

سایر مطالب

پیمایش به بالا