شناسه
نام: محمد
نام خانوادگی: راحت
نام پدر: قربان
نام مادر: شاه صنم
تاریخ تولد: ۱۳۳۴
محل تولد: فیروز آباد
سن: ۲۷ سال
تحصیلات: اول راهنمایی
وضعیت تاهل: متاهل – ۲ فرزند
مسئولیت: فرمانده طرح و عملیات
شغل:
تاریخ شهادت: ۱۳۶۱/۱۱/۱۸
محل شهادت: فکه
نحوۀ شهادت: دفاع مقدس (انفجار مین)
مزار: تهران، بهشت زهرا، قطعه۲۷ ردیف۱ شماره ۱۳
سایر اطلاعات: برادر شهید حسین راحت
زندگینامه
شهید محمد راحت سال ۱۳۳۴، در فیروزآباد چشم به جهان گشود. او تا اول راهنمایی درس خواند. ازدواج کرد و صاحب دو پسر شد. او که به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافته بود، نهم بهمن ۱۳۶۱، با سمت فرمانده طرح عملیات در فکه بر اثر انفجار مین به فیض شهادت رسید. برادرش حسین نیز شهید شده است.
وصیتنامه
بسم الله الرحمن الرحیم
نام و نام خانوادگی: محمد راحت، شماره شناسنامه ۱۴ از شاهرود، متولد ۱۳۳۴ فرزند قربان، این وصیتنامه را در حالی مینویسم که عازم ماموریت در جبهه حق علیه باطل هستم و از نظر روحی در صحت کامل بودهام.
شهادت میدهم معبودی جز خداوند باری تعالی نیست و اوست صاحب صواب و خواست، شهادت میدهم که حضرت محمد (ص) پیامبر و فرستاده خدا و آخرین پیامبران میباشد. شهادت میدهم که حضرت علی (ع) با فرزندش که آخرین آنها امام زمان (عج) زنده و از نظرها تا آن زمانی که خداوند مصلحت بداند پنهان میباشد و امامان به حق و وصی پیامبر حضرت رسول (ص) میباشد، من این راه را با چشم باز و دلی شاد انتخاب کردهام و تا زندهام در راه خدا و نمایندهاش امام زمان (عج) و نائب این امام، امام خمینی جهاد میکنم و هر کس را که این وصیتنامه را میخواند یا به او میرسد به تقوا و یاری از امام خمینی سفارش میکنم سعی کنید که مردمان کوفه نباشیم و آن راهی را بپیماییم که حضرت امام حسین (ع) با یارانش پیمودند و انشاءالله ما هم به آنها ملحق خواهیم شد.
شریک زندگیم را سلام میرسانم و بعد از سلام، همسر عزیزم همیشه خواهشت از خداوند این باشد که یک مادر نمونه برای به حق تربیت کردن بچههایمان باشی، بچههایمان را طوری بار بیاور که خداوند راضی باشد. انشاءالله به درس خواندن بچهها اهمیت فراوان بدهید. حال بچههایم امیر و رضا و مهدی با شما هستم که خدمت کردن به اسلام را سرلوحه کار قرار دهید و امیدوارم که اسلحهای که از دست پدر میافتد شما بردارید و از حق دفاع کنید انشاءالله.
من از تمام شما میخواهم که برای من گریه نکنید و عزایی برای من نگیرید و اگر وضع بچههایم خوب بود برایم روزه قضا بگیرند و اسلحهام را به پسرم امیر بدهید اگر آن پسر که من میخواستم و اگر غیر از این بود به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تحویل بدهید. متشکرم
خدانگهدار تمام مومنان باشد.