شهید علی صبوری قمی

شناسه

نام: علی
نام خانوادگی: صبوری قمی
نام پدر: حسین
نام مادر: ربابه
تاریخ تولد: ۱۳۳۹/۱۲/۱
محل تولد: تهران
سن: ۲۳ سال
تحصیلات: دانشجوی رشته معدن دانشگاه پلی تکنیک
وضعیت تاهل: مجرد
مسئولیت: فرمانده مهندسی رزمی ل۲۷
شغل:
تاریخ شهادت: ۱۳۶۲/۱۲/۱۱
محل شهادت: طلائیه
نحوۀ شهادت: خیبر
مزار: تهران، بهشت زهرا(س) (قطعه۲۷، ردیف۲۲، شماره۸)

زندگینامه

شهید علی صبوری در اولین روز از آخرین ماه سال ۱۳۳۹ در شهر تهران دیده به جهان گشود. علی از همان اوان طفولیت با مجالس روضه و عزاداری سید الشهدا (ع) آشنا گردید. او از استعداد و هوش سرشاری برخوردار بود و در دوران تحصیل از لحاظ درسی و اخلاقی در بین همکلاسهایش ممتاز و نمونه بود. بطوریکه پس از اتمام کلاس چهارم ابتدایی ، با شرکت در امتحانات متفرقه ششم ابتدایی ، موفق شد سال بعد به کلاس هفتم دبیرستان راه یابد و در پایان همان سال تحصیلی در میان شاگردان رتبه اول را حائز گردد.

در سال ۱۳۵۷ یعنی اوج انقلاب ، پس از شرکت در گزینش دانشجو در رشته معدن دانشگاه پلی تکنیک پذیرفته شد. پس از ورود به دانشگاه از همان ابتدا با عضویت و فعالیت در سازمان دانشجویان مسلمان دانشگاه ، به مبارزه جدی و مستمر با نظام طاغوت پرداخت. با اوج گیری انقلاب پرشکوه اسلامی علی خود را کاملا در اختیار انقلاب قرار داد. فعالیت علی در محل به حدی بود که علیرغم جوانی و کمی سن بعنوان یکی از اعضای شورای هیئت امنای مسجد محل پذیرفته شد.

یکبار حین تظاهرات توسط مزدوران شاه دستگیر شد ، ولی پس از دستگیری در ریو ارتشی ، با مزدوران به کتک کاری پرداخت.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی و باز شدن دانشگاهها ، که در آن زمان صحنه تاخت و تاز گروهکهای ملحد و منحرف شده بود ، علی در هدایت و راهنمایی دانشجویان تازه وارد و برحذر داشتن آنان از دامهای رنگارنگ این دسته جات وابسته تلاش و سعی بسیاری مینمود بطوری که از طرف سازمان دانشجویان مسلمان و دانشگاه مسئول کار کردن با دانشجویان ترم اول شد.

همزمان با تسخیر انقلابی لانه جاسوسی و مرکز فساد آمریکای جنایتکار توسط دانشجویان مسلمان پیرو امام همراه با جمع دانشجویان نقش فعال و موثر خود را ایفا نمود. علی در لانه جاسوسی مقداری از وقت خود را مصروف نگهداری از جاسوسان گروگان میکرد و باقیمانده وقت خود را به مطالعه کتابهای اسلامی و سیاسی خصوصا کتب شهید آیت الله مطهری اختصاص میداد.

پس از آن به جهاد دانشگاهی دانشگاه پلی تکنیک پیوست و مسئولیت واحد فرهنگی و عضویت در شورای مدیریت جهاد دانشگاهی را بعهده گرفت.

علی هنگامی که در دانشگاه انجام وظیفه میکرد از جبهه و جنگ نیز غافل نبود و در عملیاتها شرکت میکرد.

در عملیات والفجر (۱) از ناحیه سر جراحت برداشت ولی چون مسئولیت یکی از محورهای عملیات با او بود تا چند روز پس ازمجروج شدن به پشت خط برای مداوا نرفت تا اینکه پس از سبک شدن کارها بعد از یک مداوای سرپایی بلافاصله به خط مقدم جبهه بازگشت. پس از پایان این عملیات او که از خود شایستگی و استعداد زیادی نشان داده بود مسئولیت واحد مهندسی رزمی لشکر محمد رسول الله (ص) را پذیرفت و تا لحظه شهادت در این سمت حساس بخوبی انجام وظیفه نمود.

علی یکبار که پس از عملیات به تهران آمده بود ، در ملاقات خصوصی با حضرت امام اشک فراوان ریخته بود بطوری که صدای گریه اش بلند شده و از امام تقاضای دعا برای شهادت نموده بود. پس از ملاقات با حضرت امام به مشهد رفته و در پاسخ به سوال یکی از دوستان که از او علت رفتن به مشهد را جویا شده بود ، گفته بود برای خداحافظی با امام رضا (ع) به مشهد رفته بود.

وی سرانجام در عملیات خیبر مزد تلاش خود را گرفت و به فیض شهادت رسید.

وصیتنامه

فرازی از وصیتنامه شهید علی صبوری قمی

حمد و سپاس خدایی را که علیرغم بار سنگین گناه و معصیت و بی لیاقتی من، لیاقت جهاد در راهش را به ما ارزانی داشت و توفیق خدمت و خادمی دولتش را به ما عطا فرمود.

شکر و سپاس بیکران به درگاه خداوند کریمی که بر ما منت نهاد و انقلاب اسلامی را به ما عطا فرمود و بدین وسیله نعمتش را بر ما تمام گردانید.

تصاویر

برچسب

سایر مطالب

پیمایش به بالا