شناسه
نام: علی اصغر
نام خانوادگی: رنجبران
نام پدر: عباس
نام مادر: زهرا
تاریخ تولد: ۱۳۳۵/۸/۲۳
محل تولد: تهران
سن: ۲۷ سال
تحصیلات: دیپلم تجربی
وضعیت تاهل: متاهل (۱ فرزند پسر)
مسئولیت: فرماندهی گردان چهار سپاه، جانشین تیپ سه ابوذر لشکر ۲۷
تاریخ شهادت:۱۳۶۲/۸/۱۳
محل شهادت: پنجوین
عملیات: والفجر ۴
مزار: تهران، بهشت زهرا، قطعه۲۴، ردیف۷۲، شماره۲۶
زندگینامه
شهید علی اصغر رنجبران در آبان ماه ۱۳۳۵ در منطقه میدان خراسان- یکی از مناطق جنوب شهر تهران – به دنیا آمد.
آخرین سال تحصیلی وی در دبیرستان، مصادف با اوج گیری نهضت اسلامی ایران به رهبری امام خمینی بود. وی همواره در تظاهرات ضد رژیم شاه فعالیت چشمگیری داشت و در درگیری های روزهای ۲۱ و ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ نقش فعالی ایفا کرد.
بعد از پیروزی انقلاب، به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست و در اولین ماموریت، برای مقابله با گروه های ضد انقلاب، عازم منطقه کردستان شد.
با شروع جنگ تحمیلی، به جبهه های غرب شتافت و در مناطقی چون «بازی دراز»، «کوره موش»، «دانه خشک»، «تنگ حاجیان»، «گیلان غرب» و … به مبارزه با دشمن پرداخت.
در نیمه اول سال ۱۳۶۰ به تهران آمد و فرماندهی گردان چهار سپاه را برعهده گرفت و در این مسئولیت، ضربات سختی، به گروهک های ضد انقلاب که درصدد ایجاد جنگ داخلی بودند، وارد کرد. علی اصغر در تاریخ پنجم شهریور سال ۱۳۶۰ ازدواج کرد که حاصل این پیوند، یک فرزند پسر است.
اواخر سال ۱۳۶۰ به جبهه های جنوب شتافت تا در عملیات فتح المبین به عنوان فرمانده گردان، تیپ ۲۵ کربلا را همراهی کند. پس از خاتمه عملیات فتح المبین، در تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) به عنوان فرمانده گردان ابوذر مشغول کار شد. او در سه مرحله عملیات الی بیت المقدس، ضربات سختی به دشمن وارد کرد و خود نیز به سختی مجروح شد. درعملیات والفجر۴، مسئولیت جانشینی فرماندهی تیپ سه ابوذر را برعهده گرفت و در تاریخ ۱۳/۸/۱۳۶۲ در کنار ارتفاعات کانی مانگا به فیض شهادت رسید.
وصیتنامه
با سلام و درود به یگانه منجی عالم بشریت حضرت بقیه الله(عج) و نائب بر حقش امام اُمت، خمینی کبیر و با سلام بر تمامی شهدا تاریخ اسلام
اگر رفتن من حقیر مورد قبول درگاه باری تعالی قرار بگیرد خودش کلی حرف دارد که قلم این عاصی به درگاه خداوند، قادر به نوشتن آن نیست.
راه مشخص است، هدف عالی، فقط خون است که تمامی پیام این راه را در بر دارد
همه می‌دانند از مال دنیا چیزی قابل عرض ندارم. فقط یک مقدار کتاب دارم که به صلاح دید خانواده ام و همسرم آن‌ها را یا برای پسرم نگه دارید و یا اینکه آن‌ها را به مسجد یا کتابخانه هدیه کنید. یک موتور هم دارم که آنرا به سپاه بدهید و پولش را خرج مراسم کنید. مراسم من را هم خیلی مختصر بگیرید و از ضدانقلاب هم نباید هیچ کسی در مراسم من شرکت کند.
در آخر چند نفر بودند که در زندگی این حقیر خیلی مؤثر بودند که باید از آن‌ها نام ببرم؛
- حاج احمد متوسلیان
- حاج علی موحد دانش
- محسن وزوایی
- غلامعلی پیچک
- تمامی شهدای گردان فتح (چهار)
- احمد ملاسلیمانی
- حسین قجه‌ای
- رضا چراغی
همه آن عزیزانی که مردانه ایستادند و لباس ذلت را نپوشیدند. آفرین بر همه آن‌ها که سرخی خونشان سیاهی را یکی پس از دیگری می‌شوید.
تصاویر
