شناسه
نام: علیرضا
نام خانوادگی: حاج حسینی بنکدار قزوینی
نام پدر: حسین
نام مادر: آمنه
تاریخ تولد: ۱۳۳۶/۱
محل تولد: تهران
سن: ۲۵ سال
تحصیلات: دیپلم ریاضی
وضعیت تاهل: متاهل
مسئولیت: معاون گردان کمیل
شغل:
تاریخ شهادت: ۱۳۶۱/۱۱/۲۱
محل شهادت: فکه
نحوۀ شهادت: والفجر مقدماتی
مزار: جاویدالاثر – مزار یادبود: تهران، بهشت زهرا(س)، قطعه۲۶ ردیف۹۲ شماره۵۲
زندگینامه
شهید علیرضا حاجی حسینی بنکدار قزوینی در ماه فروردین سال ۱۳۳۶، در تهران چشم به جهان گشود. پدرش حسین، کارگر بود. علیرضا تا پایان دوره متوسطه در رشته ریاضی درس خواند و دیپلم گرفت. کارمند رسمی وزارت کشور بود. ازدواج کرد و صاحب دو پسر و یک دختر شد.
او در بهمن ۱۳۶۱، در فکه به شهادت رسید پیکرش برای همیشه در منطقه ماند.
وصیتنامه
بسمه تعالی
ربنا افرغ علینا صبرا و ثبت اقدامنا و انصرنا علی القوم الکافرین
خداوندا در این مبارزه پایداری را بر ما فرو ریز و گامهایمان را استوار ساز و بر گروه کافران پیروزمان گردان.
ما عاشقیم، عاشق صبح، در بلندی معراج زندگی به صخرهها خوردهایم و کف نبودیم تا بمانیم منجلات شویم، ما شیفتیهایم، شیفته رنگی به سرخی گل سرخ، رهسپاریم رهسپار نور تا بوی یاس گیریم ما خواندهایم سرود شهادت را که بسپاریم تن را به گلوله و بگریزیم از زیستن به نابودی دنیا، ما ماندهایم که ببینیم که این لحظهها را که ببینیم چگونه تیر خصم یاران را میگیرد و به هنگام غروب ما را میبرد.
ما رو سیه از دنیاییم که نگران نشستهایم. خدای من! فردای قیامت که میان بندگانت داوری میفرمایی مرا به دیدارت شاد گردان، خدای من! چنان کن سرانجام کار من را که در صحرای محشر روی آن داشته باشم که سرفراز آرم و جلال و جبروت تو را بنگرم. خدای من! در آن روز چنان به عفو و بخشش خود امیدوارم گردان که بتوانم دیده به دست جود و کرم تو بدوزم و سر به آستان فضل تو بسپارم.
خدمت پدر و مادر عزیزم و خواهرانم و برادرم و همسر و فرزندانم! همانطور که میدانید هر انسانی سرنوشت خود را با اعمالش انجام میدهد. آینده خود را رقم زده و خود را پیدا میکند. اگر پیرو راه باشیم که به مقصود رسیدهایم وگرنه خویشتن خویش را به وادی برهوت بردهایم. خوشحالم از اینکه خداوند این توفیق را به من داد که در نبرد با کفر شرکت کنم و امید آن دارم که بتوانیم ما نیز چون علی (ع) که در محراب عشق به شهادت رسید در این راه به شهادت برسیم و با خون خود تبلیغی باشیم برای بازماندگان زیرا که مسئله شهید و شهادت شاهدی است بر واقعیت، امید آن دارم که بازماندگان ما بتوانند این انقلاب الهی را که سرانجام پرچم پرافتخارش به دست مولایمان حضرت مهدی (عج) است که مهمترین بخش سازنده این انقلاب خون شهیدان است به ثمر برسانند.
پس از شما بازماندگان و تمام دوستانم که در همه جا با من بودید انتظار دارم که با صبر و بردباری الگو باشید و مبلغی باشید که تبلیغ یا جهاد میکند. ای عزیزان! امیدوارم مرا حلال کرده باشید و خواهرانم چون زینب (س) و برادرم چون علی (ع) و همسرم نیز فاطمه (س) گونه باشند.
امید آن دارم که پیکرم بازنگردد، امیدوارم که همچون فرزندان مفقودالاثر مادرم فاطمه (س) باشم که از روی هزاران شهیدی که بی هیچ تشییع جانشان را در راه خداوند و انقلاب فدا کردهاند شرمنده نشوم و میخواهم همچون شهدای گمنام باقی بمانم. در آخر از شما عزیزان خواستارم نگذارید پرچم پرافتخار اسلام بر زمین بماند که منافقان و از خدا بیخبرهای کوردل، بی خبران روزگار بتوانند آزادی ملت ما را سلب کرده و خون آنان را لگدمال نمایند و بر این پرچم ارزش بنهند.
خدایا از تو میخواهم که مرا ببخشی و آمرزیده گردانی و نگذاری از قافله شهادت عقب افتم. امام این قلب امت را سالم و هر کس بر او دشمنی روا میدارد نابودش سازی. یاران امام را همچون خامنهایها را حفظ بفرما و این انقلاب را به حکومت امام زمان ملحق نمایی.
از همسر و خواهران و برادرم و عزیزان و دوستان و یاران و بستگان میخواهم که با دوری از وابستگی دنیوی با تلاش در نماز و دعا و نیایش زبان سخن با او را بیاموزید و نگذارید بند اسارت به جانمان بزند. خدایا خطهای ضد ولایت فقیه و هر آن کس را که مخالف حق است نابودش ساز و در آخر آرزو دارم همچون بانوی پاک حضرت فاطمه (س) مفقودالاثر گردم که دست نامحرمان بر من نخورد شاید خداوند پذیرای وجود من گردد.
«اللهی کفی بی عزا ان اکون لک عبدا و کفی بی فخر ان تکون لی»
«خداوندا برای من همین عزت کافیست که بنده تو باشم و همین افتخار مرا بس که پروردگار من باشی.»
والسلام علی من اتبع الهدی
علیرضا بنکدار