شناسه
نام: عباس
نام خانوادگی: بابایی
نام پدر: اسماعیل
نام مادر: فاطمه
تاریخ تولد: ۱۳۲۹/۹/۱۴
محل تولد: قزوین
سن: ۳۷
تحصیلات:
وضعیت تاهل: متاهل
شغل:
تاریخ شهادت:۱۳۶۶/۵/۱۵
محل شهادت:
عملیات شهادت:
مزار: گلزار شهدای قزوین
زندگینامه
عباس بابایی در ۱۴ آذر ۱۳۲۹ شمسی در شهر قزوین چشم به جهان گشود.
در دبستان دهخدا دوران ابتدایی تحصیلات اش را گذراند. سپس به دبیرستان نظام وفا رفت تا تحصیلات خود را تکمیل کند.
پس از اخذ دیپلم در سال ۱۳۴۸ به اصرار اطرافیان اش به رشته پزشکی رفت.
اما خیلی طول نکشید که از رفتن به این رشته پشیمان شد و به سمت علاقه اش سوق پیدا کرد. او که به شدت به خلبانی علاقمند بود سریعا برای حضور در کلاس های خلبانی نیروی هوایی ارتش داوطلب شد.
آنقدر در تحصیلات اش پیشرفت کرد که او را برای تکمیل کردن تحصیلات اش به دانشگاه های آمریکا اعزام کردند.
بعد از بازگشت از آمریکا، وی را برای پرواز با هواپیماهای پیشرفته نیروی هوایی مانند جنگنده اف – ۱۴ و اف – ۵ برگزیدند.
سپس شهید عباس بابایی جهت خدمت به کشور اش به پایگاه نیروی هوایی استان اصفهان اعزام شد.
با اوج گیری اعتراضات سراسری مردم ایران بر علیه اقدامات محمدرضا شاه پهلوی؛ او نیز مانند سایر نیرو های ارتش ایران در کنار مردم ایستاد.
با توجه به اقداماتی که شهید عباس بابایی در جهت سرنگونی نظام شاهنشاهی پهلوی انجام داد از وی میتوان به عنوان یکی از افراد موثر در شکل گیری جمهوری اسلامی ایران و پیروزی انقلاب اسلامی نام برد.
وی در ابتدا به عنوان یک نیروی پایه در جنگ ایران و عراق شرکت نمود.
با توجه به استعداد بالایی که داشت در شهریور سال ۱۳۵۹ شمسی درجه سرگردی و فرماندهی اسکادران به او اعطا شد. در همان سال عملیات های متعددی را با استفاده از جنگنده نورثروپ اف-۵ و اف – ۱۴ تامکت انجام داد.
۷ مرداد ۱۳۶۰ شمسی او به درجه سرهنگ دوم دست یافت و موفق شد به عنوان فرمانده در پایگاه هشتم شکاری به کشور اش خدمت کند.
شهید عباس بابایی در ۹ آذر ۱۳۶۲ شمسی، ارتقا رتبه پیدا کرد و به عنوان سرهنگ تمام و معاون عملیات فرماندهی نیروی هوایی انتخاب شد.
در نهایت در سال ۱۳۶۶ شمسی او با درجه سرتیپ نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران به عنوان فرمانده ای قوا منصوب شد.
وی در همین خدمت و دفاع از کشور اش، در عمران و آبادی کشور اش نقش به سزایی را ایفا نمود.
عباس بابایی عمده تمرکز خود را بر روی افزایش تعداد مراکز بهداشتی و آموزشی در مراکز محروم استان اصفهان و قزوین قرار داده بود.
او با انجام بیش از ۶۰ مأموریت و عملیات جنگی در جنگ تحمیلی، عنوان دار یکی از بهترین و موثرترین افراد نیروی هوایی ایران را دریافت نمود.
در ۴ شهریور ۱۳۵۴ هنگامی که عباس بابایی ۲۵ ساله بود با دختر دایی خود با نام ملیحه حکمت ازدواج کرد.
این زوج صاحب ۳ فرزند شدند یک دختر به نام سلما و دو پسر به نامهای محمد و حسین.
ملیحه حکمت از پس از شهادت همسر اش عباس بابایی، ازدواج ننمود و به رشد و پرورش فرزندانش پرداخت.
او در سن ۵۷ سالگی و بر اثر بیماری کبدی در سال ۱۳۹۵ درگذشت.
سلما بابایی نیز در رشته کارگردانی و فیلمسازی سینما فعالیت می کند.
عید قربان سال ۱۳۶۶ شمسی یا به تاریخ دقیق تر ۱۵ مرداد، شهید عباس بابایی و محمد نادری با یک جنگنده اف–۵ از پایگاه هوایی تبریز به سمت کشور عراق پرواز نمودند.
آنها جهت شناسایی مناطق عراق و مقدمه چینی عملیات جدیدشان به این ماموریت عازم شدند.
پس از بازگشت از کشور عراق در منطقه عملیاتی سردشت به دلیل اختلال در سامانه نیروی هوایی توسط ضدهوایی شیلکا ۲۳ میلیمتری پدافند سپاه پاسداران به اشتباه مورد شلیک قرار گرفتند.
در طی این اختلال، یک گلوله به سر عباس بابایی برخورد نمود که باعث جراحت و شهادت آنی وی شد.
پیکر مظلوم او را در شاهزاده حسین در شهر قزوین خاک نمودند.
وصیتنامه
وصیتنامه اول شهید عباس بابائی:
بسم الله الرحمن الرحیم
همسرم ! راه خدا را انتخاب کن که جز این راه دیگری برای خوشبختی وجود ندارد.
ملیحه جان همانطوری که میدانی احترام مادر واجب است . اگر انسان کوچکترین ناراحتی داشته باشد اولین کسی که سخت ناراحت می شود مادراست که همیشه به فکر فرزند یعنی جگرگوشه اش می باشد. . .
ملیحه جان اگر مثلا نیم ساعتی فکر کردی راجع به موضوعی هرگز به تنهایی فکر نکن حتما از قرآن مجید و سخنان پیامبران – امامان استفاده کن و کمک بگیر- نترس هر چه می خواهی بگو. البته درباره هر چیزی اول فکر کن .
هر چه که بخواهی در قرآن مجید هست مبادا ناراحت باشی همه چیز درست می شه ولی من می خواهم که همیشه خوب فکر کنی . مثلا وقتی یک نفر به تو حرفی می زند زود ناراحت نشو درباره اش فکر کن ببین آیا واقعا این حرف درسته یا نه . البته بوسیله ایمانی که به خدا داری.
ملیحه جان به خدا قسم مسلمان بودن تنها فقط به نماز و روزه نیست البته انسان باید نماز بخواند و روزه هم بگیرد . اما برگردیم سرحرف اول اگر دوستت تو را ناراحت کرد بعد پشیمان شد و به تو سلام کرد و از تو کمک خواست حتما به او کمک کن . تا میتونی به دوستانت کمک کن و به هر کسی که می شناسی و یا نمی شناسی خوبی کن. نگذار کسی از تو ناراحت بشه و برنجه.
هر کسی که به تو بدی می کند حتما از او کناره بگیر و اگر روزی از کار خودش پشیمون شد از او ناراحت نشو. هرگز بخاطر مال دنیا از کسی ناراحت نشو.
ملیحه جون در این دنیا فقط پاکی، صداقت ،ایمان ، محبت به مردم ، جان دادن در راه وطن، عبادت باقی می ماند. تا می تونی به مردم کمک کن . حجاب ، حجاب را خیلی زیاد رعایت کن . اگه شده نان خشک بخور ولی دوستت ، فامیلت را که چیزی نداره، کسی که بیچاره است او را از بدبختی نجات بده. تا میتونی خیلی خیلی عمیق درباره چیزی فکر کن. همیشه سنگین باش. زود از کسی ناراحت نشو از او بپرس که مثلا چرا اینکار را کردی و بعد درباره آن فکر کن و تصمیم بگیر. . .
ملیحه به خدا قسم به فکر تو هستم ولی می گویم شاید من مردم باید ملیحه ام همیشه خوشبخت باشد . هرگز اشتباه فکر نکند . همیشه فقط راه خدا را انتخاب بکند . چون جز این راه راه دیگری برای خوشبختی وجود ندارد .
ملیحه باید مجددا قول بدهی که همیشه با حجاب باشی . همیشه با ایمان باشی. همیشه به مردم کمک کنی . به همه محبت کنی . در جوانی پاک بودن شیوه پیغمبری است و راه خداست . . .
اگه می خواهی عباس همیشه خوشحال باشد باید به حرفهایم گوش کنی . ملیحه هرچقدر میتونی درس بخون . درس بخون درس بخون . خوب فکر کن . به مردم کمک کن . کمک کن خوب قضاوت کن . همیشه از خدا کمک بخواه . حتما نماز بخون . راه خدا را هرگز فراموش نکن . . .
همیشه بخاطرت این کلمات بسیار شیرین و پر ارزش را بسپار « کسی که به پدر و مادرش احترام بگذارد ، یعنی طوری با آنها رفتار کند که رضایت آنها را جلب نماید ، همیشه پیش خداوند عزیز بوده و در زندگی خوشبخت خواهد بود . . .
ملیحه مهربانم هروقت نماز میخونی برام دعا کن .
وصیتنامه دوم شهید عباس بابائی:
«بسم الله الرحمن الرحیم
انا لله و انا الیه راجعون
خدایا، خدایا، تو را به جان مهدی (عج) تا انقلاب مهدی (عج) خمینی را نگهدار.
به خدا قسم من از شهدا و خانواده شهدا خجالت میکشم وصیتنامه بنویسم. حال سخنانم را برای خدا در چند جمله ان شاءالله خلاصه میکنم.
خدایا مرگ مرا و فرزندان و همسرم را شهادت قرار بده.
خدایا، همسر و فرزندانم را به تو میسپارم.
خدایا، در این دنیا چیزی ندارم، هرچه هست از آن توست.
پدر و مادر عزیزم، ما خیلی به این انقلاب بدهکاریم.
عباس بابایی
۶۱.۴.۲۲
۲۱ ماه مبارک رمضان»