شهید سید یوسف کابلی

شناسه

نام: سید یوسف
نام خانوادگی: کابلی
نام پدر: سید اشرف
نام مادر: حبیبه
تاریخ تولد: ۱۳۵۰/۸/۲۹
تاریخ شهادت:۱۳۶۵/۱۱/۱۸
محل شهادت: شلمچه
مزار: تهران، بهشت زهرا

زندگینامه

شهید سیدیوسف کابلی سال ۱۳۵۰ در شهر تهران پا به عرصه وجود نهاد.

پیش از ورود به مدرسه، بیشتر سوره های کوچک قرآن را حفظ بود. در ۷ سالگی به دبستان رفت و از ۸ سالگی همراه پدرش به نماز ایستاد. او در دوره تحصیل ابتدائی شاگرد ممتاز مدرسه بود. سید یوسف ، دوره ابتدایی را به پایان برد و وارد دبیرستان اشرف شد. در ریاضی خلاف فرضیه های علمی مطروحه را اثبات میکرد و موجب شگفتی دبیران و مسئولان آموزشی میشد. در دبیرستان، به همکلاسی هایش قرآن می آموخت و برای آنان رساله و حدیث می خواند. وی با معدل عالی دیپلم رشته ریاضی را گرفت.

سید یوسف پس از دریافت مدرک دیپلم در کنکور شرکت کرده و در چهار رشته با امتیاز بالا پذیرفته شد. رشته مهندسی مکانیک را برگزید و در دانشگاه علم و صنعت به تحصیلات عالی در این رشته پرداخت. از آنجا که پدر ،یوسف فردی فرهیخته و فرهنگی بود و در مبارزات سیاسی دستی داشت یوسف نیز خیلی زود با مسائل سیاسی آشنا شد. رفته رفته فعالیت هایش را در سطح دانشگاه وسعت بخشید و همراه دوستان دانشگاهی اقدام های اساسی در جهت روشنگری دانشجویان انجام می داد.

بعد از پیروزی انقلاب و شروع جنگ، به جبهه رفت.

در عملیات آزادسازی مناطق دزلی به عنوان معاونت عملیاتی سپاه دزلی وارد عمل شد و در عملیات آزادسازی مناطق اورامانات از ناحیه پای راست و نخاع مجروح شد که منجر به فلج زانوی راست وی گردید.

وی در دوران نقاهت با دختری متقی و از خانواده روحانی ازدواج کرد. او با جود مجروح و معلول بودن، دوباره به جبهه رفت.

در عملیات فتح المبین، توپخانه ۱۲۲ میلی متری سپاه را راه انداخت. در عملیات بیت المقدس، فرماندهی توپخانه ۱۲۲ میلی متری را به عهده گرفت.

وی در لشکر ۲۷ محمد رسول الله ﷺ به عنوان چهره ای ممتاز خوش می درخشید. در عملیات مسلم بن عقیل در مسئولیت توپخانه قرارگاه نجف خدمت کرد. با دوست و همرزم دیرین خود علیرضا ناهیدی تیپ پیاده مکانیزم ذوالفقار را سازماندهی کرد. در عملیات والفجر مقدماتی به عنوان مسئول طرح و برنامه تیپ ذوالفقار وارد عمل شد. در عملیات والفجر یک مسئولیت تیپ دو سلیمان از لشگر ۲۷ را بر عهده میگیرد و بالیاقت تمام از عهده آن بر می آید.

در این عملیات در محاصره تک تیراندازهای دشمن قرار گرفته دوباره از ناحیه زانوی پای راست آسیب دید. کابلی در عملیات والفجر سه به عنوان معاون تیپ پیاده مکانیزه ذوالفقار منصوب شد و در عملیات والفجر چهار خیبر و بدر به عنوان فرمانده تیپ ذوالفقار وارد عمل گردید. پس از عملیات بدر پایان نامه اش را به دانشگاه ارائه نموده و مدرک مهندسی مکانیک را دریافت کرد و به جبهه بازگشت.

در عملیات کربلای چهار و کربلای پنج شرکت کرد. عملیات کربلای ۵ تازه شروع شده بود و کابلی به خط رفته بود که بچه های یگان ذوالفقار را سر و سامان بدهد. از سر شب تا سحر با آن پای مجروح راه رفت و کار کرد. سپیده صبح را که دید در یکی از سنگرهای خط مقدم شلمچه به نماز ایستاد. نافله ی صبح را خواند و در حال ادای نماز صبح بود که تیر مستقیم تانک دشمن سنگرش را به آسمان برد. بعد از سالها جهاد در جبهه های کردستان و جنوب، سرانجام مهندس سید یوسف کابلی در سحرگاه روز هجدهم بهمن سال ۱۳۶۵ به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

وصیتنامه

بسم الله الرحمن الرحیم

این سطر جاده ها که به صحرا نوشته اند

یاران رفته از قلم پا نوشته اند

لوح مزارها همه سر بسته نامه ها است

کز آخرت به مردم دنیا نوشته اند

با درود به پیشگاه مبارک امام زمان و با درود و سلام خدمت امام امت پدر بزرگوار و یار دلسوز این امت و با سلام خدمت امت اسلامی و شهیدپرور ایران. چند کلمه ای صحبت و در دل این بنده ی حقیر است که در بارگاه خدا از کوچکترین ذرات هستی به شمار میرود با امتی به این مبارکی و عظمت که دل پیامبر اکرم را شاد کرده اند.

اولاً حلالیت میخواهم از خدای مهربان از اینهمه غفلت و گناه که عمری را تباه کردم و حلالیت می خواهم از خانواده های شهدا و فرزندان شهدا که نور چشم ما و روشنی بخش دلهای منجمد و سیاه ما هستند و شاید تا به حال در لحظات زندگی در سنگر حق علیه باطل، قصوراتی از این بنده حقیر سرزده باشد.

پروردگارا! سرانجام این امت زجر کشیده و یاران دلسوز امام زمان را که ما از دور مشاهده میکنیم آنها را به خیر و رحمت خود مزین بگردان.

غرض از این مزاحمت این که ای یاوران امام لحظه ها لحظه های سرنوشت و انتخاب است. حقی که خدا به هر انسانی عطا نموده و به حول و قوه الهی و برکت امام عزیز و برکت خون شهدا و عزت اسلام ما را در این مسیر قرار داده ما بندگانی را که روسیاهی مان به خدا ثابت شده غریق رحمت فرموده است. عزیزان این لحظه ها و این زمان را انتخاب کنید. انتخابی خالصانه و برای خدا که هیچ آخر و عاقبتی بهتر از آن نیست که خدا برای ما پسندیده و هدایت کند. الله وفقنا لما تحب وترضى.

این زنجیرها و تکه چوبها و استخوانهای ته مانده و پوسیده آمال دنیوی و مادیات بیش از حد زندگی غیر از گندیده شدن انسان و گمراهی وی از راه اسلام راستین و تنبل شدن آدمی و وابسته کردن او به لحظه ها و روزهای عمر فانی که در نهایت فقط مویی سپید می ماند و حاصل عمری تماماً گناه هیچ نفعی ندارد و انتخاب همان راه سرخ ابا عبد الله الحسین علیه السلام و تمام انبیاء عظام و شهدای اسلام است. انتخاب همان انتخاب از خود و از دار و ندار و هستی گذشتن و همه چیز را به خدا سپردن است. انتخاب همان انتخاب عشق به الله است و از همه وجود و آسایش و هستی گذشتن و در ذات وجود الهی و اراده و مشیت الهی حل شدن است لحظه های عمر در حال گذر است و ما یک دفعه بیدار میشویم و خدای مهربان و بزرگ انشاء الله ما و شما را برای اسلام انتخاب کرده است و پیروزی نهایی از آن ماست چون خط ابا عبدالله الحسین همین است. پس از همه ی نفاق و دورویی و کینه و تنبلی حتی اگر به مقدار یک ذره و برای یک بار هم که شده گذشت کنید و امام را و خط امام را با گوشت و خون و مشت و چنگال محافظت کنید که اگر خورشید و ماه نبود، تمام عمر در ظلمت و اصلا شاید نیست بودیم. دل خانواده ی شهدا را به دست آورید که پیش خدا این ها عزیزند. بارالها قلب امام زمان و امام امت را نسبت به ما امت اسلامی ایران و ان شاء الله همه ی مسلمین، نرم و مهربان و شاد بگردان.

خدمت همسر عزیزم سلام علکیم

اکنون که با دست خالی میروم و تو را به خدا می سپارم و همچنین بچه ها را اول به خدا و باز توفیقات بی دریغ و اجر جزیل نصیب شما بگرداند. خودت می دانی که زندگی من از اول تا آخر چه بوده و چه هست و از گذشت و بزرگواری و فداکاری هایت ممنون و مدیون هستم و فکر هم نمی کنم قلم و قدم این حقیر جوابگوی تو باشد. این است که تو و بچه ها را به خدا می سپارم و طلب آمرزش و مراتب عالی برایتان از درگاه الهی مسئلت دارم. منتهی در برابر مشکلات و مسائل این دنیا الدنیا الدنیه صبور و ساکت باش. بدان که خدای بزرگ راهنما و دستگیر همگی مسلمین و مومنین است (ان شاء الله).

پسران خوبم سید حسین و سید علیرضا سلام علیکم. می دانم آن طور که لایق شماست در زندگی خدمت نکرده ام و در بسیاری از صحنه های زندگی شما را با خدایتان تنها گذاشته ام ولی خدا خوب میداند که در قبال خون شهدا که هر قطره اش راهنما و دریای رحمت و نور است شرمنده ام و عقب مانده. ان شاء الله شما دو نفر که نامتان نام دو شهید بزرگوار جبهه هاست و نذر هم کرده ایم بتوانید حتی الامکان طلبه و ادامه دهنده راه شهدا و راه حسین باشید که پایه گذار تمام قیام و ظهور امام زمان است. پسران خوبم میدانم که شماها از نسل امام حسین و پیغمبر هستید و شیری که خورده اید پاک و حلال است پس تقوی پیشه کنید و از حرام و شبهات بپرهیزید و حتی الامکان به طلبگی و به جبهه اسلام روی بیاورید تا سعادت دنیا و آخرت را برای خودتان بیمه کنید. اگر تمام لحظه های عمر را به تقوی و خودسازی برای تقرب به درگاه خدای بزرگ و مهربان زحمت بکشیم و برای عزت اسلام و مسلمین در سختی باشیم، ضرر نکرده بلکه بهترین راه را رفته ایم دنیا سراسر تظاهر و پر حرفی است و شناخت خدا و خودسازی و سکوت و دعا بهترین حربه هاست. پس سعی کنید همیشه برای رضای خدا و نزدیکی به خدا مخلص و پاک باشید و از همهمه و مجالس سبک و بی مغز بپرهیزید و همچنین مواظب مامان باشید دیگر برای عظمت اسلام و ظهور امام زمان دعا کنید و بدانید که مومن نمازش اول وقت و حتی الامکان به جماعت است و آن هم حتی الامکان با خضوع و خشوع قلب و با آرامش و وقار و نماز شب را که در دل شب بپای میدارد که عزت و نور مومن و بسیاری دیگر از برکت نماز شب است و خدا را در نمازها حاضر و ناظر بدانید که هست.

در آخر پدرم آقای سید اشرف کابلی را وصی خود قرار دادم در صورت رضایت ایشان که با نظارت آقای غلامعلی افضلی فر در صورت

رضایت ایشان به وصیتهای اینجانب به شرح زیر عمل نمایند ان شاء الله.

محل دفن بهشت زهرا

۲ نماز وحشت در صورت امکان بلی

نماز استیجاری ۱۳ ماه

روزه استیجاری ۱۰۰ روز کفارات روزه ۶۵۰ تومان + ۱۰۰ تومان ۷۵۰ تومان ۵ رد مظالم احتیاطاً ۵۰۰ تومان و در صورت امکان ۱۰۰۰ تومان به فقرا داده شود.

خمس و زکات و حج ندارم و اگر باشد همسرم دقیقاً در جریان میباشد و تا به حال پرداخت شده است.

بدهکاری من از این قرار است: مبلغ ۸۰۰۰۰ تومان مهریه همسرم خانم خدیجه افضلی که خود در جریان است.

سید یوسف کابلی

۱۳۶۴٫۳٫۲۰

تصاویر

برچسب

سایر مطالب

پیمایش به بالا