شناسه
نام: اسدالله
نام خانوادگی: پازوکی
نام پدر: مصطفی
نام مادر: راضیه
تاریخ تولد: ۱۳۳۶/۲/۲
محل تولد: ورامین، قوهه
سن: ۲۸ سال
تحصیلات: سوم دبیرستان
وضعیت تاهل: متاهل
مسئولیت: فرمانده گردان صف و گردان حمزه، مسئول آموزش نظامی ل۲۷، قائم مقام ل۲۷
شغل:
تاریخ شهادت: ۱۳۶۴/۱۲/۱۱
محل شهادت: جاده فاو-ام القصر
نحوۀ شهادت: والفجر ۸
مزار: ورامین – پاکدشت
زندگینامه
شهید اسدالله پازوکی در دومین روز از دومین ماه سال ۱۳۶۶ چشم به جهان گشود. وی در ۷ سالگی برای آموختن علم راهی روستای پاکدشت گشت. با پایان سال سوم دبیرستان در سال ۱۳۵۱ تحصیل را رها کرد و به یاری پدر شتافت. کار در مزرعه، کارگاه آهنگری و شرکت او را از مطالعه کتاب بازنداشت به طوریکه تمام اوقات فراغت اسدالله به مطالعه میگذشت. پازوکی برای مدتی کوتاه در ارتش فنون تکاوری و چتربازی را آموخت و با اوجگیری انقلاب اسلامی در صف سربازان روحالله (ره) قرار گرفت.
پس از پیروزی انقلاب به عضویت سپاه درآمد و حفاظت از بیت امام (ره)را بر عهده گرفت. غائله کردستان او را به جبهههای غرب کشاند وی پس از مراجعت از کردستان ازدواج کرد و برای قرائت خطبه عقد به نزد امام خمینی (ره) رفت.
او در سال ۱۳۶۱ به عنوان فرمانده گردان صف در عملیات والفجر۱ شرکت نمود. و دست راست خویش را بر اثر اصابت تیر از دست داد. وی برای مدتی در سنندج خدمت نمود. اما بار دیگر به لشگر ۲۷ محمدرسولالله (ص) پیوست و فرماندهی گردان حمزه (ع) را در عملیات خیبر بر عهده گرفت.
سال ۱۳۶۳ قرار شد به سفر حج برود، اما به دلیل همزمانی با عملیات، صرفنظر کرد و به جبهه رفت.
سرانجام در اسفندماه ۱۳۶۴ در عملیات والفجر۸ هنگام اذان ظهر در منطقه فاو بر اثر اصابت ترکش خمپاره در سن ۲۸ سالگی به شهادت رسید.
وصیتنامه
فرازی از وصیتنامه شهید اسدالله پازوکی
«إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذِینَ یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُمْ بُنْیانٌ مَرْصُوصٌ»
«خدا نکند انسان پیش از آنکه خود را بسازد جامعه به او روی آورد و در میان مردم نفوذ و شخصیت پیدا کند، که خود را میبازد. خود را گم میکند، قبل از آنکه عنان اختیار از کف شما ربوده شود، خود را بسازید و اصلاح کنید. آنها که کمر بستهاند برای حفظ اسلام باید اشخاصی باشند که اگر همه رفتند بهمانند حضرت امیر (ع) فرموند: اگر همه بروند من میمانم. ما میخواهیم که سپاه و ارتش جندالله باشند و دستهبندی نداشته باشند و جهالت سیاسی را کنار بگذارند. امام خمینی (ره)
ای خدای کریم! این خواسته ما را برآورده ساز؛ تو کربلا را یک روز به عقب افکندی تا حُر نیز این لازمه را داشته باشد پس این آمادگی را نیز در ما ایجاد بفرمائید.
اگر به رئیس جمهور با مرکب سیاه خودکار رأی دادهایم به خمینی کبیر (ره)، ولی فقیه زمان با جوهر سرخ خون که در خودکار رگ جریان دارد رأی دادهایم. مرکب سیاه خودکار را با خون سرخ خود پاک خواهیم کرد. (در رابطه با بنیصدر)