شهیده انیس نوری

شناسه

نام: انیس
نام خانوادگی: نوری
نام پدر:
نام مادر:
تاریخ تولد: ۱۳۳۶
محل تولد: شهرستان رودسر، روستای مازودره
سن: ۲۵ سال
تحصیلات: دیپلم
وضعیت تاهل: متاهل(۲ فرزند)
شغل:
تاریخ شهادت:۱۳۶۱/۴/۱۶
محل شهادت: تهران
نحوه شهادت: توسط نیرو‌های سازمان مجاهدین خلق (منافقین)
مزار: رودسر، مازودره

زندگینامه

شهیده انیس نوری در اول فروردین ۱۳۳۶ در روستای «مازودره» از توابع شهرستان «رودسر» دیده به جهان گشود. پدر او فردی کشاورز و زحمتکش بود که مانند دیگر کشاورزان پرتلاش گیلانی هر چه می‌کاشت ثمره‌اش را فئودال‌ها و خان‌های از خدا بی‌خبر می‌بردند. پدر انیس از ستم خان‌ها به تنگ آمده و بار‌ها به آن‌ها معترض شد، اما از خشم فئودال‌ها در امان نماند و مورد شکنجه آنان واقع شد که آثار شکنجه پس از گذشت سال‌ها بر بدنش باقی‌مانده بود.

انیس که زندگی پدر و روستائیان را می‌دید از همان نوجوانی کینه ظالمان را در دل پروراند و بزرگ شد و همچون موجی توفنده همراه با امواج خروشان مردم مسلمان ایران در بهمن ۱۳۵۷ به خروش آمد و نفرت و خشم خود را نثار حکومت ستم‌شاهی کرد.

وی با اینکه یک دختر روستایی بود، اما با همت والا و هوش خوبی که داشت توانست تا کلاس ششم ابتدائی قدیم تحصیل کند؛ در سال ۱۳۵۴ با یکی از هم‌ولایتی‌هایش ازدواج کرد و ثمره ازدواج او دو فرزند پسر و دختر است که به مدارج علمی بالایی دست یافتند.

انیس علاوه بر برپایی کلاس قرآن در منزلش، با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران نیز بیکار ننشست و در ستاد پشتیبانی جبهه و جنگ با جمع‌آوری کمک‌های مردم نقش مؤثری ایفا کرد و مشوق همسرش در ارائه خدمات به جامعه و مردم بود.

 وی در ایام ماه مبارک رمضان سال ۱۳۶۱ که اوج ترور توسط منافقین بود به اتفاق همسر و دو فرزند ۴ و ۵ ساله‌اش در حالی‌که پس از پهن کردن سفره افطاری منتظر صدای مؤذن بودند ناگهان با شنیدن صدای زنگ خانه به‌طرف درب حیاط می‌رود، زمانی که درب را باز می‌کند در برابر چشمانش مردی را می‌بیند که در دستی کاسه‌ای و در دست دیگرش کلتی آماده شلیک دارد و مرد دیگری همراه با ژ ۳ آماده هجوم است، انیس با فریاد شوهرش را صدا می‌کند که مخفی شود و خود در مقابل مهاجمین می‌ایستد؛ در این لحظه یکی از مهاجمین با شلیک چهار گلوله وارد خانه می‌شود و زهرای کوچکش را در خون می‌غلطاند، انیس برای نجات جان فرزند دلبندش می‌شتابد که مهاجم دیگر با شلیک رگبار به سوی انیس او را نقش بر زمین می‌کند و سپس از آن ظرف بنزینی که به همراه داشتند در کف خانه ریخته و در حال فرار فندک روشنی را به داخل خانه انداخته که شعله‌های آتش فضای خانه را فرا می‌گیرد.

همسرش که از تیررس مهاجمان در امان مانده بود به کمک همسایه‌ها توانست همسر و فرزندانش را از محاصره آتش دور کند، اما خودش در آن افطار با لب‌تشنه مانند شهدای کربلا با تیر منافقین کوردل از خدا بی‌خبر شربت شهادت را نوشید و آسمانی شد.

مزار وی در روستای «مازودره» رحیم‌آباد از توابع شهرستان «رودسر» قرار دارد.

تصاویر

برچسب

سایر مطالب

پیمایش به بالا